بانوانی که پدرشان فوت میکند از همسر خود طلاق میگیرند تا از مزایای بیمه پدر بهره مند شوند غافل از اینکه با این اقدام همه حمایتهای قانونی موجود برای یک زن متأهل را از خود سلب میکنند و در معرض انواع آسیبها قرار میگیرند. این خطر زمانی جدیتر احساس میشود که بدانیم آمار داوطلبان چنین طلاقهایی رو به افزایش است و مقتضی اقدامات جدی از سوی مسئولان است. از آنجا که اگر یک خانواده پس از فوت پدر چندین دختر و نیز همسر در قید حیات داشته باشد، مستمری او بین بازماندگان، مساوی تقسیم میشود، اقدام یکی از دختران خانواده برای طلاق صوری و برقراری مستمری پدر نه تنها او را از حقوق قانونی زناشویی همانند ارث و مهریه محروم میکند، بلکه برای او در خانواده پدری نیز در مواجهه با سایر خواهران و نیز مادر در قید حیات مشکلات فراوانی ایجاد میکند، چون این اقدام او از سویی مستمری مادر را به نصف کاهش میدهد. همانطور که اشاره شد، این نوع از سوء استفاده از قوانین مرتبط با بیمه بر خلاف دیگر انواع سوء استفاده مثل تصادفهای ساختگی، آتش زدن داراییها و یا بیمه کارگران ساختمانی به مراتب خطرناکتر و خسارت بارتر است. علت مشخص آن نیز این است که افراد سوء استفادهکننده از این قانون، با این کار خود و خانواده خود را در معرض فروپاشی همیشگی قرار میدهند و زندگی مادی و معنوی خود را آلوده به درآمدی میکنند که شرعی متعلق به آنها نیست. جدا از اشکالات شرعی، نکته قابل تأمل ماجرا آنجایی است که بدانیم این پرداختیها نه از محل اعتبارات دولتی و حاکمیتی بلکه از محل اعتبارات مردمی و بیمه شدگانی پرداخت میشود که مصداق بارز حق الناس است.