جانشین سرپرست دادسرای ناحیه ۷ تهران از شناسایی نقاط حادثه خیز رانندگی در تهران خبر داد.
با توجه به افزایش جرایم رانندگی در منطقه و به منظور کاهش پروندههایی که امکان شناسایی متهمان و معرفی آنان از سوی شکات وجود ندارد با ورود دادسرا، پس از بررسیهای میدانی که توسط کلانتری و شهرداری منطقه انجام گرفت نقاط حادثه خیز جرایم رانندگی مورد شناسایی قرار گرفت.
معاون دادستان تهران گفت: با شناسایی این نقاط در بزرگراه شهید سلیمانی
غرب به شرق، خیابان انقلاب، پل چوبی، خیابان دماوند خط ویژه و میدان سبلان،
مقرر شد حسب مورد نسبت به نصب پل عابر پیاده مکانیزه، اتومات کردن چراغهای ورودی میادین، نصب دوربین ثبت تخلف سرعت غیرمجاز، نصب راهبند، شناسایی گودالها و… اقدام شود.
با شناسایی نقاط آلوده در حوزههای کلانتری ۱۰۴ و
۱۰۶، اجرای طرحهای مقطعی جهت دستگیری متهمان و مجرمان سابقه دار،
بررسیهای میدانی به منظور کشف شیوهها و شگردهای سارقان،
حضور مستمر و نامحسوس معاونان تخصصی مراجع انتظامی با هدف شناسایی آسان و
سریع محکومان، کنترل محلهای آلوده و اجرای طرح رعد با هدف
ناامن کردن منطقه جهت دستگیری سارقان و متهمان و… در دستور کار قرار گرفت
که تأثیر بسزایی در تأمین امنیت اجتماعی منطقه داشته است.
شناسایی خانههای قدیمی و در آستانه تخریب فاقد سکنه که مأمن ولگردان و معتادان شده بود، شناسایی ساختمانهای اداری و تجاری پرتردد و فاقد استحکام، برخورد با تخلفات صنفی در اجرای مصوبات و دستورالعملهای ستاد ملی مقابله با کرونا از دیگر اقدامات دادسرای ناحیه ۷ در حوزه ساماندهی وضعیت اجتماعی منطقه بوده است.
تشکیل قرارگاه امنیتی، انتظامی با حضور فرمانده سپاه ناحیه شهید مطهری و معاونان سرکلانتر منطقه، رؤسای پلیس تخصصی، رؤسای کلانتریهای مربوطه، رئیس پلیس راهور منطقه، شهردار منطقه و سایر مدیران نیز از دیگر اقدامات مهم دادسرای ناحیه ۷ برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بوده است.
کد خبردر متن رسمی عقدنامههای ازدواج در مورد انتقال بخشی از داراییهای شوهر آمده است:"ضمن عقد ازدواج، زوج شرط نمود هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار او نبوده، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او بهدست آورده، یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نماید. "
اگرچه انتظار میرود که با گذشت سالها از زندگی مشترک، زوجین به درک متقابل و تفاهم نسبی برسند ولی بارها مشاهده میشود که مقایسه و انتظارات زیاده از حد توسط یکی از طرفین و یا گاهی هر دو طرف باعث میشود این زوجهای میانسال درصدد طلاق و جدایی برآیند.
اهمیت دادن افراطی به ارضاء کامل نیازهای شخصی از یک سو و توجه به زندگی افراد مشهور به عنوان الگویی از یک زندگی پرزرق و برق و کامل از سوی دیگر، این پیام را با خود دارد که افراد در تمام اوقات زندگی زناشویی باید خوشحال و راضی باشند و اگر این انتظارات تحقق نیابد تصور بر این است که مشکلی در رابطه زناشویی وجود دارد.
این روانشناس با بیان اینکه رضایت از زندگی مشترک یک امر نسبی است؛ افزود: زندگی مملو از فراز و نشیب است و نمیتوان از همسر خود توقع افراطی داشت. اغلب افراد میانسالی که تمایل به ترک زندگی دارند عمده دلیل درخواست طلاق را ناکافی بودن پاسخگویی همسر خود میدانند و انتظار دارند بعد از سالها زندگی اکنون در اوج لذت و کامیابی باشند در حالی که این یک توقع و انتظار افراطی است.
اگر در زندگی زناشویی همهچیز، شما و نیازهای شما باشد، ازدواج و زندگی خانوادگی بیش از چندین سال تداوم نخواهد داشت. بطور مثال برخی از مردانی که فقط به آسایش و نیازهای خود میاندیشند بر این باورند که همسر آنان باید همیشه شاد و کامل باشد و پذیرای آثار گذشت زمان در همسر خود نبوده و مهمتر آنکه تأثیر گذشت زمان بر ظاهر خود را نیز نمیبینند. آنان بر این باورند که با یک همسر جوانتر میتوانند به شکل بهتری به دنبال شور و هیجان، تازگی و گرفتن تحسین باشند که این نگرش و رفتار غیر طبیعی است و باید کنترل شود.
این مشاور خانواده ادامه داد: طلاق در میانسالی هر چند با تصور رهایی از سالها درد، رنج و تنهایی انجام میشود، اما حقیقت بسیار متفاوت است، این افراد اغلب بعد از طلاق دچار مشکلات عمیق روحی و روانی میشوند. از دست دادن خانواده با فرزندان نوجوان و حتی بزرگسال، تغییر نگرش اطرافیان و خویشاوندان، این افراد را دچار چالشهای بعدی نظیر انزوا و اضطراب میکند.
تحقیقات نشان میدهند که افزایش علائم افسردگی از عوارض این اتفاق است. برای مشاوران دیدن افراد میانسالی که پس از طلاق دچار اضطراب، استرس مزمن یا افسردگی شده اند چیز عجیبی نیست. در بسیاری از افراد طلاق میتواند موجب بروز علائمی مانند کابوس یا به یاد آوردن حوادث تلخ گذشته به طور مکرر شود، که البته نمیتوان از آن به سادگی گذشت.
از ابتدای ازدواج و به هر میزان که از زمان ازدواج میگذرد زن و شوهر باید تلاش کنند که انتقادگری، تحقیر و توهین به همسر را در زندگی زناشویی وارد نکنند و یا تلاش در حذف آن نمایند تا در طول زمان علاقه و احساس مثبت در آنها کم رنگ تر نشود. یکی از الزامات روابط مطلوب زناشویی، داشتن تفریحات مشترک و مورد علاقه طرفین است؛ ورزشها و بازیهای رقابتی، سفرهای تفریحی، یادگیری هنرهای دستی، نقاشی و…، از اموری هستند که دقایق و خاطرات خوشی را خلق میکنند و سبب میگردند زوجین صمیمیت و روابط دوستانه خود را ارتقا دهند.
بعد از انقلاب اسلامی قوانین ما در زمینه حقوق زنان در بسیاری از موارد اصلاح شد. در این خصوص قوانین حمایتی خوبی در جهت حمایت از بنیان خانواده و حفظ حقوق زنان وضع شد. مواد زیادی از قانون مدنی اصلاح شد. قانون حمایت خانواده ای که در حال حاضر در دادگاه ها نسبت به آن عمل می شود و مستند دادگاهها است برای زنان امکانات و حقوق زیادی را هم حمایتی و هم در جهت قانونی پیش بینی کرده است یعنی مثلا در مورد مهریه ماده 10- 82 قانون مدنی اصلاح شد؛ تبصره ای به آن اضافه شد مبنی بر اینکه مهریه هایی که وجه رایج بود به نرخ روز باید محاسبه و پرداخته شود، اگر زن متقاضی باشد. تبصره ماده 336 قانون مدنی در مورد اجرت المثل اضافه شد، خانمی که سال ها در خانه شوهرش کار کرده و زحمت زیادی کشیده نباید کارش بدون مزد بماند، قانونگذار این موارد را برای احقاق حقوق زن پیش بینی کرده است.
نکته دیگر اینکه قانون ارث در مورد ارثیه زن اصلاح شد، قبلأ خانم ها فقط یک هشتم از اعیان و منقول می بردند ولی الان از همه ماترک اعم از عرصه، اعیان و منقول. جزء جزء موارد اصلاحی بسیاری در قانون صورت گرفته است . در مورد خود دادگاه های خانواده هم برای حفظ حقوق زنان پیش بینی هایی شده است . مثلأ اگر مردی بخواهد همسرش را طلاق بدهد حتمأ باید تمامی حقوق مالی زن را پرداخت کند، بعد آن طلاق ثبت می شود.
دادگاه های خانواده تأثیرگذارترین مرجع قضایی است که قضات زن می توانند در آن حضور مؤثر داشته باشند، چرا که نیمی از مراجعان به این دادگاه ها زنان هستند و راحتتر می توانند مشکلات خود را با قاضی زن مطرح کنند، پس حضور زنان قاضی در دادگاه خانواده و پس از آن در اداره سرپرستی لازم و ضروری است.
آمارهای مطرح شده از سوی مسوولان استان قزوین در سال جاری (۹۹) نشان میدهد که میزان طلاق ۶ درصد کاهش داشته، اما وقتی موضوع را از یک وکیل فعال در حوزه خانواده جویا میشویم، چنین آماری را دلیل کاهش طلاق نمیداند!
وکلا و فعالان حقوق معتقدند که دلیل کاهش آمار طلاق نه پایین آمدن اختلافات زوجها بلکه طولانی شدن فرآیند پروندهها بوده که متاسفانه ضرر و زیان متعددی نیز به زنان وارد ساخته است.
به گفته یکی از حقوقدانها، مشکلات اقتصادی و افزایش قیمت سکه در پرداخت مهریه، شرایط شیوع ویروس کرونا و خلاصه تغییر در فرایندهای دادخواست طلاق به حدی درهم پیچیده شده که باید برای مقدمات یک پرونده دادخواهی چندین ماه در اداره ثبت و اسناد و سازمانهای ذیربط پیگیر توقیف اموال مردان شد.
آنچه این روزها بیشتر از همه مورد توجه قرار دارد، کم رنگ شدن ضمانت اجرای قانون برای دریافت مهریه است که متاسفانه به ضرر زنان در پروندههای مربوط به طلاق منجر میشود.